کد مطلب:301334 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

فضائل و مناقب حضرت زهرا مسند در کتب اهل سنت


نصر بن مزاحم، از زیاد بن منذر، از زاذان، از سلمان روایت كرده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ای سلمان، هر كس فاطمه دخترم را دوست داشته باشد در بهشت با من خواهد بود و هر كس او را دشمن بدارد در آتش خواهد بود. ای سلمان، دوستی فاطمه در صد جا فایده خواهد داد كه آسان ترین آن مواضع مرگ، و قبر، و میزان، و محشر، و پل صراط و جایگاه حسابرسی است، هر كسی كه دخترم فاطمه از او راضی باشد من از او راضی هستم و از هر كس كه من راضی باشم خدا از او راضی است، هر كس كه فاطمه بر او غضبناك باشد من بر او غضبناكم و هر كس كه من بر او خشمگین باشم خداوند بر او خشمگین خواهد بود، از سلمان وای بر حال كسی كه به او و شوهرش امیرالمومنین علی ستم نماید و وای بر كسی كه به ذریه و شیعیان او ستم كند. [1] .

2- علی بن عمر بن علی، از جعفر بن محمد، از پدرش، از جدش، از حسین بن علی، از علی بن ابیطالب رضی الله عنه روایت كرده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه علیهاالسلام فرمود: همانا خداوند به خاطر غضب تو غضب می كند. [2] .

3- از زیدبن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش حسین بن علی از


پدرش علی بن ابیطالب علیهم السلام روایت كند كه فرمود: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر علی و فاطمه علیهاالسلام وارد شد و دو طرف در خانه را گرفته و فرمود: سلام بر شما ای خاندان رحمت و جای گاه رسالت محل نزول فرشتگان، ای دختركم، همانا خداوند سبحان توجهی خاص به اهل زمین فرمود و پدرت را برگزیده و او را پیامبر نمود، بار دیگر به زمین نگریست و از مردم روی زمین همسرت علی را انتخاب نموده و او را برادر و جانشین من قرار داد، بعد از آن به زمین نگریست و تو و مادرت را برگزیده و شما دو نفر را بانوی زنان جهانیان قرار داد و برای چهارمین مرتبه به زمین توجه نموده و دو پسرت را برگزیده و آنان را دو آقای جوانان اهل بهشت نمود، عرش پروردگار گفت: پروردگارا، اینان، دو پسر پیامبرت و دو جانشین و وصی اویند، مرا به آنان زینت ده، بنابراین آن دو در روز قیامت در دو طرف عرش خدا همانند دو گوشواره بر دو سوی صورت- عرش- قرار دارند. [3] .

4- حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام فرمود: پدرم موسی بن جعفر از امام صادق، از امام باقر از حضرت سجاد از امام حسین از امام علی بن ابیطالب از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل كرد كه آن حضرت فرمود: دخترم فاطمه در روز قیامت با لباسی خونین وارد محشر می شود و به یكی از ستون های عرش در آویخته و می گوید: ای دادگر، ای جبران كننده، ببین و من و قاتل فرزندم حكم فرما، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: در آن هنگام به خدای كعبه قسم كه خداوند به نفع دخترم حكم خواهد كرد. [4] .

5- نصر بن علی از علی بن جعفر بن محمد از حضرت موسی بن جعفر از حضرت صادق، از حضرت باقر، از حضرت زین العابدین، از حضرت حسین بن علی، از حضرت علی بن ابیطالب علیهم السلام روایت كرده است كه


فرمود: رسول خدا دست حسن و حسین را گرفته و فرمود: هر كس مرا و این دو را و پدر و مادرشان را دوست دارد در روز قیامت در درجه و رتبه من و همپای من خواهد بود.

خطیب در تاریخش گوید: ابوعبدالرحمن بن عبدالله گوید: هنگامی كه نصربن علی این حدیث را بازگو كرد متوكل دستور داد هزار تازیانه بر او بزنند، جعفر بن عبدالواحد با متوكل درباره او صحبت كرده و مرتب می گفت این مرد از اهل سنت است تا اینكه متوكل دست از او برداشت.

آنگاه خطیب می گوید: متوكل بدان جهت دستور داد كه او را بزنند كه گمان می كرد وی رافضی است ولی وقتی فهمید كه از اهل سنت است او را رها كرد. [5] .

6- حمید بن صالح از جعفر بن محمد روایت كند كه گوید پدرم از پدرش از حسین بن علی علیهماالسلام روایت كرد كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: فاطمه سرور دلم می باشد و دو پسرش میوه قلبم و شوهرش نور چشمم و امامان از فرزندانش امناء پروردگارم و رشته آویخته میان او و آفریدگانش می باشد هر كس به او چنگ زند نجات یافته و هر كس از او تخلف كند سقوط كرده است. [6] .

7- از علی بن موسی الرضا علیهماالسلام روایت شده كه فرمود: حدیث كرد مرا پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش حضرت باقر، از حضرت زین العابدین از حضرت امام حسین علیه السلام از حضرت علی علیه السلام كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: دخترم فاطمه در حالی وارد محشر می شود كه حله های كرامتی را كه با آب زندگی به هم آمیخته اند در بردارد اهل محشر به او نگریسته و به شگفت می آیند، بعد حله ای دیگر از حله های بهشتی


می پوشد بر روی هر حله ای به خط سبز نوشته شده است: «دختر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به بهترین نحوه و گرامی ترین حالت و زیباترین چهره وارد بهشت كنید» آن حضرت همچون عروس كه به حجله می رود به سوی بهشت گام برمی دارد در حالی كه هفتاد هزار كنیز در خدمت اویند. [7] .

8- حضرت علی بن موسی علیه السلام فرمود: كه پدرم حضرت موسی بن جعفر از پدر بزرگوارش حضرت جعفر بن محمد، از حضرت باقر علیه السلام از حضرت زین العابدین علی بن الحسین از حضرت حسین بن علی از پدر بزرگوارش حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام روایت كرد كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان الله عز و جل لیغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها» یعنی همانا خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه به غضب می آید و بخاطر خشنودیش راضی می شود. [8] .

9- حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمود: پدرم از حضرت صادق، از حضرت باقر از علی بن حسین از حسین بن علی علیهماالسلام از علی بن ابیطالب روایت كرد كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از آن جهت دخترم به نام فاطمه نامیده شد كه خداوند او و دوستانش را از آتش به دور ساخته و جدا كرده است. [9] .

10- یحیی بن علاء از حضرت جعفر بن محمد از پدرش از جابر علیه السلام روایت كند: كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: فرزندان هر مادری خویشاوندانی دارند كه منسوب به آنهایند مگر دو پسر فاطمه كه من ولی و خویشاوند آنهایم. [10] .


11- احمد بن محمد بن مهران رازی گوید: كه مولایمان حضرت حسن بن علی عسكری فرمود كه پدرم علی بن محمد بن علی از پدر بزرگوارش از جدمان حضرت رضا علیه السلام از پدرش حضرت موسی بن جعفر از پدرش حضرت جعفر بن محمد از پدرش حضرت باقر علیه السلام از جابر بن عبدالله به طور مرفوع نقل می كند كه هنگامی كه خداوند آدم و حواء را آفرید آنان در بهشت با خود ناز كرده و گفتند چه كسی از ما بهتر است در همین حال بانوئی كه مثل و مانندش دیده نشده بود با نوری درخشان كه چشم ها را خیره می كرد ظاهر شد، گفتند پروردگارا این كیست و این نور چیست؟ فرمود این صورت فاطمه بانوی زنان فرزندان تو است، پرسیدند این تاجی كه بر سرش می باشد چیست؟ فرمود شوهرش علی است پرسیدند این دو گوشواره چیست؟ فرمود دو پشرش، او را در علم پیچیده و فشرده ام دو هزار سال پیش از آنكه تو را بیافرینم موجود بود. [11] .



[1] فرائد السمطين ج 2/ 67.

[2] نظم درر السمطين / 178.

[3] خوارزمي، القتل / 67 ط قم.

[4] خوارزمي، مقتل / 52.

[5] ابن مغازلي، مناقب/ 370.

[6] فرائد السمطين ج 2/ 66.

[7] فرائد السمطين 2/ 46-64- 58.

[8] فرائد السمطين 2/ 64- 46- 58.

[9] فرائد السمطين 2/ 64- 46- 58.

[10] مستدرك حاكم 3/ 164.

[11] لسان الميزان 3/ 346 ط بيروت.